کد مطلب:25784 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:75

گنجینه پرسمان » اديان و مکاتب

چرا حضرت يوسفغ حاضر نشد به خواسته نامشروع زليخا، تن دهد و چندين سال را در زندان بگذراند؟

برادر عزيز! يكي از بهترين الگوها كه قرآن براي جوانان معرفي نموده، حضرت يوسف است كه در عنفوان جواني، در شرايطي كه غريزه جنسي در اوج خود قرار دارد، پا را از حريم شرع و عفت، خارج نكرده خدا را به ياد آورد. اين كه حضرت يوسف، به هيچ قيمتي حاضر نشد تسليم هواي نفس شود و خواهش زليخا را برآورده كند، راز عظمت او است و انتظار هم از چنين شخصيتي، همين است و اگر بر خلاف اين بود، جاي سؤال داشت.

قرآن مجيد، اين واقعه درسآموز را چنين بيان ميكند: وَ رَ َوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِي وَ غَلَّقَتِ الاْ ?َبْوَ َب;(يوسف،23) وقتي كه آن زن، از يوسف، تمناي كام جويي كرد و درها را بست، يوسف گفت: به خدا پناه ميبرم.

اعتقاد و باور يوسف به خدا، كه از آگاهي و معرفتش ناشي ميشد، باعث شد كه تن به گناه ندهد، حتي به قيمت زندان! و بگويد: قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِيَّ إِلَيْه;(يوسف،33) پروردگارا! زندان، نزد من محبوبتر است از آنچه اينها مرا به سوي آن ميخوانند. قرآن مجيد ميفرمايد: وَهَمَّ بِهَا لَوْلاَ َّ أَن رَّءَا بُرْهَـَنَ رَبِّه(يوسف،24) يوسف، تن به گناه نداد، چون برهان الهي را ديد، برهان، همان حجتي است كه باعث يقين قلبي ميشود.(الميزان، علامه طباطبايي;، ج 11، ص 128، جامعه مدرسين.) حضرت يوسف، به آن يقين رسيده بود، چون اوّلاً خدا را ميشناخت و به او علم و ايمان داشت; افزون بر آن، اهل جهاد با نفس بود; و خود را تربيت كرده صفات برجسته را در خود زنده كرده بود; از طرف ديگر، به حرمت و زشتي گناه، آگاه بود.

اگر كسي چنين شرايطي را در خود مهيا نمايد، كمك الهي هم، او را ياري خواهد كرد و در بحرانها او را نجات خواهد داد.(ر.ك: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 9، ص 370ـ375، دارالكتب الاسلامية.) به هرحال، يوسف، با تمرين و مجاهده و آگاهي از عظمت خدا و زشتي گناه، به اين نتيجه رسيده بود كه حتي چندين سال در زندان ماندن، بهتر از گناه است و به همين خاطر، الگوي همة جوانان، قرار گرفته است.